خالی بندان در جهان صنعتگرند......

 

آنچه باعث محبوبیت و شهرت فیروز کریمى در ایران شد، نه مسائل فنى بلکه قدرت طنزپردازى فوق العاده او است. کریمى یکى از فنى ترین مربیان فوتبال است و اغراق نیست اگر بگوییم در ۲ دهه اخیر کمتر مربى همچون او از نظر فنى، تیم هایش را دچار تغییر و تحول کرده است.

در وصف این موضوع همین بس که بدانیم در دهه ۷۰ و زمانى که یکى از مدرسان بین المللى فوتبال به کشورمان سفر و تمرینات چند تیم را از نزدیک مشاهده کرده بود، عنوان کرد:«تنها مربى که ۵۰ درصد کارش شبیه اروپایى ها است، فیروز کریمى است.» کریمى اما هیچ گاه از این بابت مشهور نشد. علاقه مندان فوتبال این نکته را مى دانند که فیروز خان تبحر خاصى در آوردن تیم ها از دسته هاى پایین به رده هاى بالاتر دارد، اما این مربى نه به واسطه امور فنى، که به دلیل نوع گفتارش در میان جامعه فوتبال محبوبیتى دوچندان به دست آورد. کریمى لیسانس روانشناسى دارد و به خوبى مى داند که اگر یک جمله خنده دار را به حالت کاملا جدى بیان کند، اثر بیشترى روى مخاطب مى گذارد. او به همین دلیل بدون اینکه لبخندى بزند، گفته هاى طنز خود را بر زبان مى آورد. البته گاهى اوقات حرف هاى فیروز کریمى از حالت طنز خارج مى شود.

کم نیستند افرادى که فیروز خان آنها را به باد تمسخر گرفته است. او یک روز از سهراب ساعى (کمک داور فوتبال کشورمان) به بهانه کوتاه بودن قدش ایراد مى گیرد و دیگر روز بازیکن تیم اش را به باد استهزا مى گیرد و البته از اینکه از نام و نام خانوادگى افراد سوء استفاده کند، هیچ ابایى ندارد. او پیش از بازى با پرسپولیس گفته بود: «قطبى را به قطب شمال یا جنوب مى فرستم» و وقتى مقابل این تیم تن به شکست داد، به جاى اینکه از سرمربى پرسپولیس عذرخواهى کند، عملکرد او را زیر سؤال برد.
همه ما دوست داریم فیروز کریمى صحبت کند و ما هم بخندیم، اما آقاى کریمى به چه قیمتى این کار را انجام مى دهید؟ شما که قدرت طنزپردازى فوق العاده اى دارید چرا سعى نمى کنید در کنار این موضوع، واقعیت ها را هم بپذیرید؟ کریمى در برنامه نود تعویض قطبى را در تغییر نتیجه بازى بى اثر دانسته بود و این مربى را به «خالى بند بودن» متهم کرد.

کریمى اما به این نکته توجه نکرد که خودش هم در اواخر بازى دست به تعویض زد و قطبى هم این کار را انجام داد، اگر قرار باشد این قضیه در روند بازى تأثیر نداشته باشد، پس چگونه است که این دو تعویض (که در فاصله زمانى کمتر از ۱۰ دقیقه صورت گرفت) به شکست استقلال اهواز و پیروزى پرسپولیس منجر شد؟ از فیروز کریمى - که معتقدیم کار فنى را بلد است - بیشتر از این انتظار مى رود، اما فیروز خان احتمالا نمى تواند موفقیت یک مربى ایرانى که سال ها دور از وطن بوده را فقط به جرم آنکه در خارج از کشور حضور داشته و مربیگرى کرده، ببیند و به همین دلیل پیش و پس از بازى او را از نظر فنى بلکه از لحاظ مسائل دیگر زیر سؤال مى برد. کریمى معمولا زمانى که بازى را واگذار مى کند، قدرت طنزپردازى اش را هم از یاد مى برد و پس از بازى مصاحبه نمى کند، اما خدا نکند تیم اش پیروز شده باشد یا اینکه اتفاق خاصى رخ داده باشد.
در شرایطى هم که طرف مقابل کاراکتر جذابى داشته باشد (همچون دایى) آن وقت است که آقا فیروز استعداد خدادادى اش را به رخ مى کشد و با به میان کشیدن مسائل غیر فنى، اسباب خنده دیگران را فراهم مى کند. از فیروز کریمى به عنوان یک مربى حرفه اى انتظار مى رود که به همکارانش احترام بگذارد و اگر مى بیند قطبى در پرسپولیس موفق است و با فکرش استقلال اهواز را شکست داده به او احترام بگذارد و حداقل اگر نمى خواهد از او تعریف کند، به دروغ بدش را هم نگوید.

جوک گفتن در زمان پیروزى و شادکامى، کار خارق العاده اى نیست. مهم این است که در زمان ناکامى بتوان با واقعیت ها کنار آمد. آقاى کریمى! از اینکه در این مدت ما را خنداندى از تو متشکریم، اما نحوه برخورد، رفتار و گفتار شما در برنامه نود نشان داد که چندان منطقى نیستید و با حرف هایتان دیگر شورش را درآورده اید!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد