حجازى که همچنان حجازى است!!


اوضاع نسبت به ۱۰ سال گذشته هیچ تغییرى نکرده. ناصر حجازى بعد از سال ها خانه نشینى دوباره به سطح اول فوتبال ایران بازگشته اما سبک و سیاق او همانى است که پیشتر به معرض نمایش گذاشته بود. ۱۰ سال قبل درست در جایى که فینال خانگى جام قهرمانى باشگاه هاى آسیا را به حریف ژاپنى واگذار کرد همه اشتباهات را به گردن بازیکن انداخت و حالا با عبور همه این سال ها همان ادعاى سابق را مى کند. سرمربى که به بهره مندى از فاکتور دیسیپلین مشهور است کمتر پیش آمده اشتباهات تاکتیکى را به گردن بگیرد و همواره دم دست ترین گزینه را که همان کم کارى و اشتباه بازیکنان باشد براى رفع اتهامات به عنوان سپر بلا جلو مى اندازد.
به این ترتیب است که ویژگى  بارز ناصر حجازى همچنان به قوت باقى مانده. به واقع تا روزى که تعامل دوطرفه و مثبتى در کار باشد که اوضاع بر وفق مراد سرمربى رقم بخورد همه چیز
رو به راه است اما آنجا که اتفاق سبب شود شرایط به مذاق مرد همیشه منتقد خوش نیاید تقابل با بازیکن و مجادله کلامى حتى از طریق رسانه هاى مکتوب و غیرمکتوب همه چیز را زیر سؤال مى برد. براى اثبات این ادعا نیازى به کنکاش عمیق در حافظه فوتبالى نیست. یک فلاش بک به عقب کافى است تا تعامل هایى که جاى خوش را به تقابل داده محرز شود، خطرى که همچنان بیخ گوش استقلال و حجازى است و اگر روش سرمربى تغییرى نکند بعید نیست ضرر و زیانى دوباره به واسطه ابراز چنین رفتارى نه فقط نصیب استقلال بلکه عاید شخص حجازى شود.

۱۰ سال قبل
بعد از عزل منصور پورحیدرى مصاف استقلال ـ شموشک اولین دیدارى بود که آبى پوشان پایتخت ناصر حجازى را به عنوان سرمربى روى نیمکت داشتند. بازى با گل دقیقه ۹۰ بهروز پرورش خواه که در قالب یک شوت
۳۰ مترى به تور دروازه شموشک دوخته شد به پایان رسید تا استقلال شروع خوبى را با حجازى تجربه کند. حجازى قدم اول را محکم برداشت و خیلى سریع به مربى محبوب جماعت استقلالى تبدیل شد اما سرمربى که داعیه نظم و انضباطش همواره در بوق و کرنا زده شده در نهایت موضع گیرى علیه بازیکن را آغاز کرد تا با دست خود آرامش را از استقلال فرارى دهد.
سال ۷۶ داود حسینى هافبک محبوب ناصر حجازى بود. حسینى خیلى راحت فیکس استقلال شد و در ابتداى کار بنابر ادعاى سرمربى وقت استقلال او مى توانست پدیده نوظهورى باشد که جماعت فوتبالى را با قابلیت هاى فنى اش میخکوب کند اما این آقاى پدیده، با ایده آل حجازى فاصله داشت و به محض مشخص شدن این مسأله براى حجازى سیاست وى در قبال حسینى کاملاً تغییر کرد. ناصر حجازى در یک مصاحبه زنده تلویزیونى مدعى شد: «من هر چه به این داود حسینى مى گویم که فلان کار را بکن کار خودش را مى کند. اصلاً حرف به گوش این آدم نمى رود. من مى گویم لب خط بازى کن این آقا هر کارى دلش مى خواهد مى کند.»
پرویز برومند نمونه بارز دیگرى از این ماجراست. برومند بعد از اینکه مقابل دالیان ۳ گل دریافت کرد بنا به تشخیص سرمربى نیمکت نشین شد تا در بازى بعدى مقابل جوبیلو ایواتا ، یحیوى کوتاه قامت حارس دروازه استقلال شود و از پس مهار توپ هاى بلند برنیاید. دلخورى برومند از این موضوع با اتفاقاتى که در دیدار استقلال ـ سایپا افتاد و شیوه فاجعه بار دروازه بانى وى علنى شد و شک و شبهات بسیارى را به وجود آورد. همانجا بود که ناصر حجازى دوباره واژه دیسیپلین را پیش کشید : «من هرگز دیسیپلین را فداى اسم نمى کنم. برومند نظم و انضباط نداشت، من هم مقابل جوبیلو بازى اش ندادم.»
موضع گیرى مقابل ملى پوشان استقلال در سال ۷۶ قسمت دیگرى از ماجراى مقابله همیشگى حجازى با بازیکنانش است. استقلال با ۸ ملى پوش از جمله علیرضا منصوریان، فرهاد مجیدى و داریوش یزدانى جزو تیم هاى قدر محسوب مى شد اما حجازى با این تفسیر که بازیکنى باید فیکس به میدان برود که تمام طول هفته را در تمرینات حضور داشته باشد مقابل ملى پوشان تیم خود موضع سفت و سختى گرفت. تعویض هاى دقیقه ۶۰ علیرضا منصوریان که به عنوان هافبک طراح استقلال بهترین روزهاى فوتبالى اش را سپرى مى کرد علاوه بر اینکه آه از نهاد هواداران آبى بلند مى کرد استارت اختلاف بین حجازى و قلعه نویى بود که در آن زمان کمک وى محسوب مى شد.
مصاحبه علیه على اکبریان که در زمان خود جزو بهترین مهاجمان حاضر در لیگ بود هم مصداق دیگرى از این ویژگى منحصر به فرد ناصر حجازى است. اکبریان به دلیل فوت ناگهانى پدرش حدود ۲۰ روز در تمرینات استقلال غایب بود و البته بازگشت او به ترکیب تیم همزمان شد با شکست
۳ - صفر استقلال برابر پرسپولیس که کارنامه حجازى را بیش از هر زمان دیگرى مخدوش کرد. سرمربى براى شانه خالى کردن از زیر بار تقصیر شکست سنگین برابر رقیب سنتى این بار على  اکبریان را نشانه گرفت. «آقاى اکبریان پدرش فوت کرده، یک ماه رفته زرشک پول با مرغ خورده حالا
با ۲۰ کیلو اضافه وزن برگشته به ترکیب.»
تعویض هاى دقیقه ۹۰ ادموند اختر که از آماده ترین مهاجمان استقلال در نیم فصل دوم لیگ ۷۵ بود و صرفاً چند ثانیه اى فرصت حضور در میدان را پیدا مى کرد نمونه دیگرى از لجاجت سرمربى استقلال بود.مربى همیشه شاکى هرگز نتوانست بر عصبانیت اش غلبه کند. جماعت استقلالى هنوز فینال لیگ قهرمانان برابر جوبیلو ایواتا را فراموش نکرده اند. استقلال مقابل چشمان هوادارانش فینال را به حریف داد. ناصر حجازى وارد زمین شد و به هر بازیکنى که مى رسید فریاد مى کشید. جواد زرینچه نیم نگاهى به سرمربى انداخت که این بار داد و فریادش را نثار او مى کرد. زرینچه روى از حجازى برگرداند و راه مخالف را پیش گرفت.

۱۰ سال بعد
«فرهاد مجیدى که خیلى طرفدار دارد تیم هاى بزرگ او را مى خواهند. خب برود.» اما کنایه هاى حجازى نیامده شروع مى شود انگار
نه انگار که همین ۲۴ ساعت قبل از فرهاد مجیدى به عنوان بازیکنى بزرگ نام مى برد. اصلاً راه دورى نمى رویم. جبارى با فتح الله زاده درگیرى لفظى پیدا کرد و بدون اینکه کوچکترین توهینى به کسى کرده باشد از دفتر مدیرعامل به بیرون هدایت شد. محتمل ترین اتفاق آغاز اظهارنظرهاى حجازى علیه جبارى بود که خیلى زود روى صفحات روزنامه ها نشست «یک بچه براى استقلال شرط مى گذارد» «در استقلال جاى گردن کلفت ها نیست» «جبارى عددى نیست که درباره اش بگویم». مجتبى جبارى اما به خانه بازگشت. اختلافات در ظاهر ماجرا حل شده اما واقعیت اینجاست که ذهنیت منفى شکل گرفته بابت این دست اظهارنظرها درآینده فقط با یک جرقه کوچک شعله ور مى شود و این فقط و فقط به ضرر شخص حجازى است که بعد از انزواى چندین ساله و به قصد تحقق آرزوهاى هواداران استقلال به این مجموعه بازگشته. آنچه که دور از شأن و جایگاه یک مربى است تقابل لفظى به خصوص از طریق رسانه ها است با بازیکنانى که به حق یا ناحق متهم شده اند. حجازى قطعاً با گذشت ۱۰ سال پربارتر از قبل به استقلال بازگشته چه اینکه دیگر حداقل براى مربى به سن و سال او فرصتى براى آزمون و خطا وجود ندارد و پیش گرفتن سبک و سیاق همیشگى که یک روش امتحان پس داده و غیرقابل قبول است نتیجه اى جز چوب حراج زدن به آرامش استقلال ندارد. استقلالى ها از حجازى آرامش مى خواهند، فاکتورى که مدتى است مفقود شده و این مهم البته توقع زیادى نیست.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد