پازلى که طراحش را سردرگم کرد

اصولاً پازل چیز خوب و مفیدى است. از سنین پایه گرفته تا حتى بزرگسالان مى توانند با آن هم سرگرم شوند و هم هوش و ذهن خود را تقویت کنند. براى بعضى ها هم سرعت عمل در تکمیل پازل مى تواند بهانه اى براى مسابقه باشد و...
اما به نظر مى رسد اصطلاح پازل تاکتیکى در تیم ملى ایران صرفاً جهت سرگرمى اهالى فوتبال به وجود آمده و در واقع این پازل مورد ادعاى امیر قلعه نویى اصلاً وجود خارجى نداشته است.
البته این احتمال وجود دارد که پازل تاکتیکى تیم ملى جهت تکمیل شدن نیاز به حداقل ۳ سال وقت داشت و آنقدر طراحى پیچیده اى داشته که حتى خود طراحش یعنى امیر قلعه نویى در اجراى آن سردرگم شده است، چه برسد به مردم عوام و ما رسانه ها و حتى بازیکنان که چیزى از این پازل نفهمیدند.
هیچ جاى دنیا دیده نشده که یک تیم براى شرکت در یک تورنمنت و در هر مسابقه یک شیوه تاکتیکى و به عبارت بهتر سیستم متفاوت داشته باشد. آن هم تیمى که به شهادت دوست و دشمن پرستاره ترین تیم و یکى از جدى ترین مدعیان قهرمانى بود ولى در هیچ مسابقه اى تیم ایران حریفى را تحت تأثیر خود قرار نداد.
گویا ضعیف ترین تیم حاضر در رقابت ها بودیم و باید بر اساس نقاط قوت حریفان تیم خود را درون زمین آرایش مى دادیم و جالب اینکه در تمام بازیها در نیمه اول به مراتب ضعیف تر از حریفان ظاهر شدیم و عملاً هیچ برنامه تاکتیکى مفیدى را نتوانستیم اجرا کنیم.
احتمالاً آنالیزورهاى تیم ملى هیچ نقشى در پازل جناب قلعه نویى نداشتند که در شروع بازیها بر هیچ حریفى تسلط نداشتیم ولى در مجموع باید گفت که پازل سرمربى تیم ملى یکى از عجایب و نوآورى هاى دنیاى فوتبال بود که در صورت رسیدن به موفقیت باید تمام اساتید و بزرگان عرصه مربیگرى پاى کلاس درس قلعه نویى مى نشستند و پازل بازى را از او یاد مى گرفتند.
البته این پازل در نوع خود پیچیدگى هاى جالبى هم داشت و شکل آن مدام تغییر پیدا مى کرد ولى به جاى اینکه حریفان سردرگم شوند خودمان را زمین گیر کرد. در ۳ بازى مرحله گروهى وقتى با سیستم دفاع خطى به میدان رفتیم و چیدمان هافبک ها و مهاجمان تغییر مى کرد فکر کردیم چون تیم ملى بازى تدارکاتى مناسبى نداشته است حق دارد براى پیدا کردن نحوه استقرار صحیح عناصر تهاجمى خود نفراتش را جابه جا کند و درعین حال اجازه ندهد حریفان مراحل بعدى دست ما را بخوانند ولى نه تنها جاى مناسب نفرات در پازل قلعه نویى پیدا نشد بلکه سرمربى تیم ملى ترجیح داد تا کل این پازل را در هم بریزد و این بار با چیدمان ۲-۵-۳ که ماه ها آن را تجربه نکرده بودیم وارد بازى مرحله یک چهارم نهایى شدیم.
هرچه خواستیم بر اساس توانایى هاى بازیکنان جدید قلعه نویى را سر و شکل بدهیم، نشد که نشد چرا که در رطوبت ۹۰ درصدى کوالالامپور هیچ پیستونى نمى توانست بارها در خط طولى زمین حرکت کند و نیاز به مکمل در کنار پیستون ها با تمام وجود احساس مى شد، حضور بى خاصیت ترین شماره ۱۰ تاریخ فوتبال ایران در نوک حمله هم بر پیچیدگى هاى این پازل مى افزود و طورى شد که هرگز پازل قلعه نویى تکمیل نشد.
راستى اى کاش شرایطى فراهم شود تا سرمربى تیم ملى در بازگشت به تهران یک کلاس توجیهى براى اصحاب رسانه ها در مورد پازل خود بگذارد تا ما هم بتوانیم مخاطبان خود را درباره این پازل توجیه کنیم و به آنها توضیح دهیم چرا هیچ گاه قطعات این پازل در کنار هم درست قرار نگرفت.
رمل و اسطرلاب هم بلد نیستیم چون وقتى نفراتى که ۳ سال متوالى در استقلال شاگرد قلعه نویى بودند، نمى دانند پازل او چه شکلى است. پس شخص قلعه نویى باید ما را توجیه کند تا در مورد این پازل بیشتر بدانیم.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد