جشن تیرگان مبارک باد.

زرتشتیان می گویند در قدیم این جشن به بزرگی نوروز برگزار می شد و 9 روز طول می کشید که یکی از آداب گذشته اید بود که در تیر روز تاری از ابریشم الوان و سیم نازک و ظریف که تیر وباد است می بافتند و آن را به مچ دست یا دگمه لباس می بستند و شیرینی می خوردند ودر روز باد ایزد که بیست و دوم تیر یعنی 10 روز بعد است، آن تار را باز کرده به باد می دادند و باز شیرینی می خوردند.

  در مورد فلسفه این تار می گویند به دلیل اهمیت زیاد این جشن در این روز همگی لباس نو می پوشیدند و 9 روز جشن را ادامه می دادند. چون برای همه پوشیدن لباس نو ممکن نبود این تار بافته می شد که در واقع نماینده لباس نو بود که به مچ دست یا دگمه لباس می بستند که در واقع یک پوشیدنی نو از دوختنی یا بافتنی  همراه داشته باشند.امروز بستن این تار در میان زرتشتیان معمول نیست.

  از مراسم بسیار قدیمی  که باز امروز مرسوم نیست،خوردن گندم پخته در روز جشن و شکستن سفالها در این روز بود که ابوریحان بیرونی دلیل خوردن گندم را چنین می گوید که چون در جنگ افراسیاب و منوچهر و پس از صلح آنهامردم همچنان در حصارها زندگی می کردند و فرصت آرد کردن گندم را نداشتند مجبور بودندگندم پخته را بخورند.شکستن سفال ها را که از آیین های قدیم این جشن می دانند به جنگ افراسیاب و منوچهر و همچنین ستاره تیر یا ایزد باران وآب مربوط می دانند.

  از دیگر مراسم این جشن که بسیار زیبا برگزار می شد و باز باید گفت که امروز معمول نیست «لال شیش»می بود.جوانان ترکه به دست به خانه هایی می رفتند و در می زدند و با دیدن صاحب خانه او را آرام با ترکه می زدند و سپس با دریافت هدیه ای ترکه را به صاحب خانه می دادند و او آن ترکه را تا سال دیگر به عنوان شی متبرکی نگهداری می کرد. در اینجا شیش=ترکه=تیر ، یادآور تیر آرش است و رفتار لال بازی حکایت از سکوت و آرامش و در عین حال پنهان کاری می کند.

  و در آخر رسم دیگری که با ابعاد بر جای مانده فال کوزه می باشد که شب جشن تمام افراد فامیل و آشنا دور هم جمع می شدند و کوزه ای را از آب پر می کردند و دختر باکره ای این کوزه را می گرداند و تمام افراد با نیتی شی ای را در آن کوزه می انداخت و در آخر در شب این دختر کوزه را کنار آتش گاه یا محل نورخانه می گذاشت و تا روز بعد که جشن بود و پایان آن همان دختر با خواندن غزل ها و شعرهای گوناگون افراد حاضر در جشن اشیا موجود در کوزه را بیرون می آورد و صاحب شی ، شعر شی خود را به شگون دریافت می کرد.
به نقل از سایت : www.yataahoo.com

نظرات 1 + ارسال نظر
کوزه دوشنبه 15 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 08:12 ب.ظ http://koozehgar.com

منم از مطلبت نقل قول کردم :) خیلی جالب بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد