ابری نیست بادی نیست می نشینم لب حوض، گردش ماهی ها، روشنی، من، گل، آب پاکی خوشه ی زیست.
مادرم ریحان می چیند. نان و ریحان و پنیر، آسمان بی ابر، اطلسی هایی تر.
رستگاری نزدیک، لای گل های حیاط.
نور در کاسه ی مس، چه نوازش ها می ریزد! نردبان از سر دیوار بلند، صبح را روی زمین می آرد. پشت لبخندی پنهان هرچیز،روزنی دارد دیوار زمان، که ازآن، چهره ی من پیداست.
چیزهایی هست که نمی دانم.می دانم، سبزه ای را بکنم خواهد مرد.
می روم بالا تا اوج. من پر از بال و پرم.راه می بینم در ظلمت، من پر از فانوسم.
من پر از نورم و شن و پر از دار و درخت. پرم از راه. از پل، از رود، از موج.
پرم از سایه ی برگی در آب،
چه درونم تنهاست.
ادامه...
سلام......... بعد از گذشت چهارروز از باخت پرسپولیس امروز دست و دلم به نوشتن اومد...وقتی یه پیش آمد بد یا خوب اتفاق میافته اگه همون موقع بخوای اظهار نظر بکنی ممکنه حرفی بزنی یا چیزی بگی که درست نباشه یا واست مشکل ایجاد کنه و یا ممکنه مثل رفقای استقلالی که سردسته شون این ممد کیسه هست مست از برد شانسی که آوردن هی اراجیف به هم ببافیم و بگیم به به و چه چه...... راستیته قضیه اینه که بد بازی کردیم ...خیلی بد.....اونقدر بد بازی کردیم که خود استقلالی ها هم باورشون نمیشد....و وقتی سامره اون گل شانسی رو زد ( که عمرا بتونه تو هیچ بازی دیگه ای یه همچین گلی بزنه و ایضا فکری...) دیدن نه پرسپولیس امروز اون شیر بیشه دلیران نیست.....امروز روزی نیست که شب تا صبح از وحشت رسیدنش ۱۰ -۱۲ بار جاشونو خیس کرده بودن ...و امیر شیره ای باورش نمیشد که بعد از این همه گندی که با استقلال زده بتونه تیم قدری مثل پرسپولیس رو ببره...ولی خوب به خاطر ارنج غلط یا به نوع دیگه ارنج درست و پیاده سازی غلط باختیم.... اما..............اما.......تو این چند روز این جناب حفره اعظم خیلی ذرت پرت کرد.....هی مدام اومد و رفت و هجویات بار ما کرد و دلخوشان از برد شانسی که بدست آورده بودن رو خط تعصب ما پاتیناژ کرد...ما هم آقائی کردیم ....بزرگ منشی راه انداختیم و هیچی نگفتیم تا طفلکای برد ندیده ( اونم جلوی منچستر ایران ) از شوق بردن روز جمعشون ذوق مرگ بشن.......و لازمه اینجا هم از طرفداری پانته آ که به شکل ناجوانمردانه ای انجام میشد هم یادی بکنم...............که خنجر پشت خنجر بود که به طرفداری از حفره اعظم برپیکره من میزدند................................... ولی جالب اینجاست که هرچی به بازی بعدی اس اس ها نزدیک میشیم صدای کیسه ها کمترو کمتر میشه...و یه جورائی داره ورمشون می خوابه ......خوب واسه اینکه میدونن هر هفته شانس و تیر دروازه و داور....و..........نیست که بتونن ببرن...... در مورد داور اوراق و از رده خارج هم چیزی نمیگم.....چون بقدری تو داوریش گند زد و حق کشی کرد که روی داورای ایرانی رو سفید کرد........................................................ خب واسه امروز بسه....از اینکه این چند روز چیزی ننوشتم باید ببخشید ......ولی فکر کنم عوضش رو امروز درآوردم............ در ضمن ارتش سرخ هم به روز شد حتما بخونین.............................
اسفندیار
سهشنبه 29 مهرماه سال 1382 ساعت 10:19 ق.ظ
بازی فصل پیش استقلال و پاس رو به یا داری شبیه این گل رو سامره اون بازی هم زد بازی مقدماتی جام جهانی هم به تایلند همچین شوتی زد که به تیر خورد.
[ بدون نام ]
چهارشنبه 30 مهرماه سال 1382 ساعت 08:13 ب.ظ
خیلی مطلب خنده داری نوشتی......اره گل سامره شانسی بود گلش به السد هم شانسی بود گلش به پاس هم شانسی بود اصلا همه گلهای استقلالیها شانسی گل ثانیه ۳۰ هم شانسی بود ولی داشته باش برای بازی برگشت سامره و فکری نفری ۲تا از این شوتا ی شانسی کنار گذاشتن براتون برید تا اون موقع سوراخ خط دفاع تونو بدوزید یه ذره هم به خط حملتون برسید نکنه برد پیکان ۳ تا گل سپاهان یا مساوی با استقلال اهواز هم شانسی بود...عجب عجب با تمام موجودیت تیمیتون جلوی استقلال باختید فقط کریمی و مهدوی کیا نبودند که البته کریمی در باخت ۴ سال پیشتون بود که طباطبائی همه شوتهاشو گرفت معروف شد به علی تک به تک برید دعا کنید که دادکان بازی این هفتتونو لغو کرد وگرنه باخت افتضاحی به پاش میدادید برید تمرین کنید تا شما هم از این شانسها بیارید در بازیها
سلام به من هو یه سری بزن خواستی لینک بده تا لینک بدم
خسته نباشی اسی جون
اولین بار بود که بهت سر زدم وبلاگ جالبی داری
زیاد ناراخت نباش همونطور که به ممد کیسه گفتم شب درازه...
فعلا بای
بازی فصل پیش استقلال و پاس رو به یا داری شبیه این گل رو سامره اون بازی هم زد بازی مقدماتی جام جهانی هم به تایلند همچین شوتی زد که به تیر خورد.
خیلی مطلب خنده داری نوشتی......اره گل سامره شانسی بود گلش به السد هم شانسی بود گلش به پاس هم شانسی بود اصلا همه گلهای استقلالیها شانسی گل ثانیه ۳۰ هم شانسی بود ولی داشته باش برای بازی برگشت سامره و فکری نفری ۲تا از این شوتا ی شانسی کنار گذاشتن براتون برید تا اون موقع سوراخ خط دفاع تونو بدوزید یه ذره هم به خط حملتون برسید نکنه برد پیکان ۳ تا گل سپاهان یا مساوی با استقلال اهواز هم شانسی بود...عجب عجب با تمام موجودیت تیمیتون جلوی استقلال باختید فقط کریمی و مهدوی کیا نبودند که البته کریمی در باخت ۴ سال پیشتون بود که طباطبائی همه شوتهاشو گرفت معروف شد به علی تک به تک برید دعا کنید که دادکان بازی این هفتتونو لغو کرد وگرنه باخت افتضاحی به پاش میدادید برید تمرین کنید تا شما هم از این شانسها بیارید در بازیها
اگه شماره آتش نشانی رو گم کردی یه زنگ بزن ۱۱۰ بلافاصله یه ماشین میفرستند برات که آتیشتو خاموش کنند!!!
سخته بعد از ۶ روز هنوز سوزش داشته باشی!!!!
بقیه لنگیها هنوز از سوراخهاشون در نیومدن. تو باید اشتهات خیلی زیاد باشه ها !میگم محمود فکری بیاد سراغت