پشت پرده گندی که باشگاه استقلال زد

 

عرض شود که بنده از دیشب به اطلاعات خیلی باحالی دست پیدا کردم که یه جورائی دست پلید کسانی رو که باعث و بانی این افتضاح در باشگاه استقلال بودن رو رو میکنه. دیشب یعنی یکشنبه شب من در حال گوش کردن رادیو بودم در داخل ماشین.یه برنامه خیلی توپ یکشنبه شبها رادیو جوان داره به نام  چهار چهار ۲. حتما اونائی که ورزشی هستن این برنامه رو میشناسن.یه برنامه رک و روراست و بی شیله پیله.مهمون دیشب هم یکی از اون بازیکنای استقلال بود که حتی پرسپولیسی ها هم خیلی قبولش دارن ( منکه از دیشب عاشقش شدم ) .بعله اون کسی نبود جز حسن خان روشن سرور و سالار هرچی کیسه حمومیه

خیلی سرتونو درد نیارم.دیشب توی این برنامه حرفائی زده شد ( که همشونم مستند بود ) که من خلاصه جریان رو واستون میگم:

۱- این آتیش افتضاح بالا اومده از گور ۲ نفر بلند شده: مدیر برنامه های تئودور یونگ و رئس سازمان فوتبال استقلال. قضیه هم اینجوریه که رئیس مذبور واسه تیمه درب و داغونش دنبال بازیکن بوده...این جناب مدیر برنامه هم چند تا بازیکن در پیت تره اونائی که الان تو اس اس هستن رو بهشون معرفی میکنه. ۲تا بازیکن عراقی و یه دونه آفریقائی. جناب رئیس میگه ماکه وقت نداریم باید اسامی رو بفرستیم واسه کنفدراسیون.....جناب مدیر برنامه هم میگه: بی خیال فوقش جریمه میکنن ( حدود ۲۰۰۰ دلار ) که اونم با من  

۲-جناب رئیس یه جورائی خ..... میشه و قبول میکنه. اما.......... باحالی قضیه اینجاست که جناب مدیر برنامه بدون اطلاع باشگاه عراقی یواشکی و پشت دیواری با اون ۲ تا بازیکن قرار مدار میزاره و میاردشون تهران و بدون حتی ۱ جلسه تمرین کاری میکنه رئیس سازمان با اون ۲ تا قرارداد داخلی یا به جورائی قولنامه امضاء کنن.

۳- از قرار وقتی باشگاه عراقی جریان رو میفهمه استقلال رو تهدید به شکایت میکنه که چرا بدون عبور از مجراری قانونی یواشکی اینکار رو کرده. وقتی این گند بوش درمیاد رئیس سازمان به تکاپو میافته و میگه نه..کدوم بازیکن...کدوم قرار..... و به سرعت  همون لیست آب دو خیاری که جناب جویباری تهیه کرده رو به کنفدراسیون فوتبال آسیا بفرسته.و باحال ترین قسمت داستان اینجاست که این جناب رئیس نه بلده از نمابر استفاده کنه و نه از کامپیوتر و اینترنت چیزی حالیش میشه.پس یه پاکت خوشگل برمیداره..اسامی رو توش میزاره و میره سر خیابون میندازه توی این صندوق زردا که مال پسته. ( این تیکش رو با ذوق خودم گفتم ولی به قول آقای روشن : معلوم نیست توی این عصر ارتباطات چرا به جای فکس با ایمیل اسامی با پست ارسال شده ) .

۴- به قول آقای روشن امیر قلعه نوعی بازیکن خیلی خوبی بوده...مربی قابلی هم هست ولی هیشکی یدا نمیشه به این بابا بگه : امیر قلعه نوعی .. تو هرچی باشی دیگه مدیر نیستی که.زورکی میخوای همه کاره بشی....خوب نمیشه جونم نمیشه.

خلاصه این بود ماجرای باحال آبروریزی اس اس ها. حالا باید بشینیم تا ۴ شنبه که معلوم بشه اس اس هتتتو ...یا نتتتو

فعلا خداحافظی

ای استقلال....خاچ بر سرت

حذف غیر منتظره استقلال از لیگ قهرمانان آسیا از آن دست اتفاقات است که هر چند قرن یک بار در تاریخ فوتبال ایران رخ مى دهد و براى آنکه در قرن هاى بعدى مبادا چنین مشکلى دوباره سر راه یک تیم ایرانى سبز شود، قصد بازنگرى این ماجرا را داریم!

۱- شکایت از پستچى
از آنجا که امیر خان گفته: «اسامى را براى AFC فرستاده ایم... شاید در راه گم شده باشد» ما هم شک مى کنیم که شاید اسامى در طول راه از پشت موتورسوارى که پاکت نامه ها را به AFC مى برده، افتاده باشد و این نامه به آنها نرسیده باشد. امیر خان که دروغ نمى گوید. وقتى او مى گوید: «فرستاده ایم» پس حتماً اسامى را فرستاده اند. اگر چنین اتفاقى رخ داده باشد، استقلالى ها مى توانند از اداره پست یا موتورسوارى که نامه ها را جابه جا مى کند، به دادگاه شکایت کنند و مدعى حقوق خود شوند!

۲- شاید نامه آدرس نداشته؟!
ممکن است موتورسوار اداره پست یا رانندگان نامه رسان پست DHL بى تقصیر باشند. شاید استقلالى ها روى پاکت نامه آدرس را اشتباهى نوشته باشند البته یک احتمال دیگر هم وجود دارد که گفته مى شود آنها تمبر روى پاکت اسامى نچسبانده اند ولى این خبر خیلى زود تکذیب شد چون یک مقام آگاه در باشگاه استقلال با ما تماس گرفت و گفت که تمبر را روى زبان خودش کشیده و روى پاکت چسبانده است. با تکذیب خبر بدون تمبر بودن پاکت نامه، احتمال نداشتن آدرس پاکت قوت مى گیرد؛ براى پى بردن به صحت و سقم این ماجرا مى توانید به چهارراه لشکر و اداره پست مرکزى مراجعه کنید و از آنها استعلام بگیرید که یک نامه بدون آدرس پیدا نکرده اند؟!

۳- احتمالاً کار سپاهان است!
اگر استقلالى ها از ارسال نامه اطمینان دارند، مى توانند به اداره پست بروند و نشانى صندوق پست سر خیابان باشگاه را بدهند که آن را باز کنند تا معلوم شود این صندوق طى چند ماه اخیر خالى شده یا نه. از آنجا که به درستى معلوم نیست چه اتفاقى رخ داده و نامه پست شده - چگونگى پست و پیشتاز و معمولى بودن معلوم نیست - عده اى معتقدند که این نامه تحویل محمدرضا ساکت مدیرعامل باشگاه سپاهان شده تا ایشان در سفر به مالزى آن را تحویل مسؤولان AFC بدهد. شاید ساکت که رابطه خوبى با ۲ تیم تهرانى ندارد و معتقد است که فوتبال باید از حالت ۲ قطبى خارج شود، شیطنت کرده باشد و نامه را به دست مسؤولان AFC نرسانده باشد تا تیم خودش تنها نماینده ایران در آسیا باشد!

۴- نامه را بده، جایزه بگیر
این احتمال را هم باید جدى گرفت که ممکن است کبوتر نامه رسان در جنگل هاى شرق آسیا در تله قبایل وحشى اسیر شده و نامه باشگاه استقلال در آتشى که براى کباب کردن کبوتر زبان بسته روشن کرده بودند، سوخته است. البته این احتمال زمانى قوت مى گیرد که بدانیم این نامه با کبوتر نامه رسان به کوالالامپور فرستاده شده است. ممکن است نامه را در یک بطرى کرده باشند و سر آن را چوب پنبه زده باشند و به خلیج فارس انداخته باشند تا از مسیر آبى به اقیانوس هند برود و سرانجام به کوالالامپور برسد. شاید دزدان دریایى در اقیانوس هند این نامه را پیدا کرده باشند و به خیال اینکه روى آن نقشه گنج به زبان فارسى نوشته شده، آن را مخفى کرده اند و این همه مشکل براى استقلال درست شده است. باشگاه استقلال مى تواند با صدور یک اطلاعیه از تمام دزدان دریایى درخواست کند که نامه آنها را به AFC تحویل بدهند و کارت هوادارى باشگاه استقلال را به عنوان پاداش دریافت کنند!
۵- mail بزن
سرانجام اینکه اگر مسؤولان استقلال «کل یوم» خود را بخواهند صرف این داستان کنند که نامه چه شده و کجا گم شده، به نتیجه اى نخواهند رسید. بهتر است آنها تلاش کنند تا یک بار دیگر در لیگ برتر قهرمان شوند و دفعه بعد که خواستند اسامى را به AFC بفرستند، به امید اداره پست نباشد و از کبوتر نامه رسان یا بطرى پستى استفاده نکنند. شاید e-mail یا پست پیشتاز و DHL بهترین و مطمئن ترین وسیله باشد.
http://www.iran-varzeshi.com/1385/851129/html/footbal1.htm

وقتی اس اس ها تو خواب خرگوشی بیدن:)

انتقال علیرضا واحدى نیکبخت از استقلال به پرسپولیس، یکى از بمب هاى خبرى فصل نقل و انتقالات اخیر بوده.

میگن:

 چند شب قبل از دربى ۶۰ یعنى همان بازى استقلال ـ پرسپولیس (۱۹ اسفند ۸۴) که صفر ـ صفر شد و آرى هان سرمربى ما بود، من به همراه سرمربى تیم و یکى از مسؤولان باشگاه با هماهنگى انصارى فرد، در یک کافى شاپ با واحدى نیکبخت قرار گذاشتیم، او آمد و حدود یکى دو ساعت با هم حرف زدیم و همان شب همه چیز را تمام کردیم و به توافق کامل رسیدیم، حتى او قول داد که دیگر به استقلال و هیچ تیم دیگرى فکر نکند و دیگر همه فکر و ذهنش پرسپولیس باشد. حتى آن شب آرى هان او را نصیحت هایى کرد که تا آمدنش به پرسپولیس به آمادگى کامل برسد. او از ما پول هم مى خواست که یک چک با مبلغ پایین به او دادیم تا ضمانتى براى صحبت هایمان وجود داشته باشد و حتى روى یک کاغذ غیررسمى همه چیز را نوشتیم. همه چیز طبق برنامه مان پیش رفته و بعد از پایان فصل کم کم مذاکراتمان با نیکبخت جدى تر شد، البته در ماه هاى گذشته هم با او ارتباط داشتیم، اما بعد از پایان فصل ماجراى انتقال او را علنى تر کردیم و همه فهمیدند.
آن موقع هم و بعد از اینکه استقلالى ها فهمیدند ماجرا دارد جدى  مى شود شروع کردند به مذاکره براى برگرداندن نیکبخت. فتح الله زاده به علیرضا زنگ زده بود و او را به دفتر خودش کشانده بود که او را برگرداند.
نیکبخت هم نامردى نکرده بود و با پشت کردن به همه قول و قرارهایمان به حاجى گفته بود اگر ۷۰ میلیون چک از دسته چک خودتان به من بدهید برمى گردم استقلال اما باشگاه را قبول ندارم و وقتى فتح الله زاده به قریب گفته بود که اگر ۷۰ میلیون چک بدهند نیکبخت برمى گردد، قریب به جاى اینکه به فکر پول جور کردن باشد از طریق یک دوست مشترک به گوش انصارى فرد رسانده بود که نیکبخت با ما مذاکره کرده و به شما پشت کرده بهتر است نگیریدش تا ما حسابش را برسیم اما انصارى فرد اشتباه نکرد و به نیکبخت زنگ زد اما علیرضا تلفن هاى او را جواب نداد تا یکى دو روز بعد که از استقلالى ها خبرى نشد خودش به مدیرعامل ما زنگ زد و بعد شرایط همانطور پیش رفت که همه دیدند و او با ما بست.

این کوچولوی سیطون

خداداد عزیزى در حالى مصطفى دنیزلى را به توهین با ۳ زبان دنیا متهم مى کند که خودش در میان حاشیه سازان نام درخشانى دارد.
اظهارات خداداد که ظاهراً در آستانه بازى با پرسپولیس شدت بیشترى گرفته ما را بر آن داشت تا کمى گذشته ها را براى این مربى جوان و تاه کار و البته بى تجربه بازگو کنیم تا ایشان به خاطر بیاورند در دوران بازیگریشان و حضورشان در تیم هاى مختلف چه حاشیه هایى را براى فوتبال ایران به وجود آورده است.
شاید اگر مرحوم رنجبر نام خداداد عزیزى را در گور بشنوند و خاطره آن پیراهن شماره ۱۱ زمان بلاژویچ را به یاد بیاورند مو بر تنشان سیخ شود. این اتفاق در مورد میروسلاو بلاژویچ بیشتر صدق مى کند و مطمئناً اگر بلاژ بداند که خداداد در تهران است مسیرش را به سمت کهگیلویه و بویراحمد تغییر خواهد داد تا خداى ناکرده با این بازیکن سابقش روبرو نشود و خداى نکرده اتفاقى براى او نیفتد.
اما همین خداداد که در آغاز راه مربیگرى قرار دارد و همه تصور مى کنند با دوران پرشر و شور و جنجالى بازیگرى خداحافظى کرده است دور جدیدى از جنجال ها و جنگ هاى روانى اش را در لباس مربى آغاز کرده است. او که قرار است روز پنجشنبه با کارت سرپرستى ابومسلم اما به عنوان سرمربى روى نیمکت این تیم بنشیند از چند روز پیش جنگ روانى را علیه مصطفى دنیزلى آغاز کرده است تا شاید بتواند از این طریق شکست احتمالى اش در اولین دیدار دور برگشت را توجیه کند.
وى در حالى از دنیزلى به عنوان یک توهین کننده نام مى برد که ظاهراً فراموش کرده است در دوران بازیگرى چه رفتارهایى از خود نشان مى داد. اگر دنیزلى توهین مى کند و با بازیکنان بدرفتارى مى کند چطور زمانى که خداداد با دنیزلى درگیر شد و کارشان به کمیته انضباطى باشگاه پاس کشیده شد، خداداد از این تیم اخراج شد؟ آیا آنجا هم دنیزلى توهین کرده بود؟ آیا در آن ماجرا هم دنیزلى به دنبال بر هم زدن تیم بود و از زیر بار تمرینات شانه خالى مى کرد؟
آیا زمانى که خداداد عزیزى در تیم کلن آلمان بازى مى کرد و مردم کلن او را صمیمانه دوست داشتند بازهم این دنیزلى بود که با رفتار و کردارش باعث شد به یکى از بدترین بازیکنان ایرانى شاغل در لیگ هاى اروپایى تبدیل شود؟ آیا زمانى که در اردو هاى تیم ملى درگیرى هایى به وجود مى آمد و برخى بازیکنان دیگر به اردوى تیم ملى دعوت نمى شدند باز هم مقصر دنیزلى بود؟
بله آقاى عزیزى ! قبول کنید که شما در دوران بازیگریتان پرونده اخلاقى چندان درخشانى ندارید که حالا بخواهید براى توجیه کردن شکست احتمالى تان برابر پرسپولیس رو به جنگ روانى بیاورید و به سمتى بروید که بخواهید دنیزلى را متهم کنید. برخى اوقات دیر رسیدن به مقصد بهتر از هرگز نرسیدن است. شما در ابتداى راه مربیگرى قرار دارید و اگر مى خواهید در این فوتبال بمانید و به تیم شهرتان که همه چیزتان را مدیونش هستید خدمت کنید، این راهش نیست. توهین کردن به دیگران و متهم کردن آنها به گناهى که ثابت کردنش مشکل است راه بزرگ شدن نیست.
ظاهراً شما هم سوار بر موجى شده اید که این روزها علیه مصطفى دنیزلى راه افتاده است و این مربى ترکیه اى را تحت فشار قرار داده است. شاید این موج از زمانى راه افتاد که دوست قدیمى خداداد یعنى استیلى از کادر فنى پرسپولیس اخراج شد و همین امر باعث شده است افراد هم طیف با استیلى مصاحبه هایى را علیه دنیزلى انجام دهند تا شاید از این طریق راه سرنگونى این مربى را فراهم کنند.
عزیزى قبل از دیدار دور رفت هم علیه دنیزلى مصاحبه هایى انجام داد و او را به سیاه کارى متهم کرد اما حالا گام را فراتر گذاشت و این مربى را به توهین هاى مختلف متهم کرده است. شاید او مى خواهد از این طریق فکر دنیزلى را مشغول کند تا در دیدار اول دور برگشت که اولین آزمون خداداد است با حداقل امتیاز تهران را ترک کند اما دنیزلى حرفه اى تر از آن است که بخواهد اسیر این جوسازى ها شود. خداداد با مصاحبه اى که در نشریه دوستان قدیمى اش انجام داده است عملاً جنگ را با دنیزلى آغاز کرده تا شاید در اولین دیدار ابومسلم با پرسپولیس بتواند مانع از رقم خوردن یک شکست سنگین شود.
ابومسلم در ابتداى فصل با هدایت اکبر میثاقیان پرسپولیس را با ۲-۳ شکست داده است و اگر در این بازى نتواند نتیجه قابل قبولى کسب کند حتماً مورد شدیدترین انتقادات قرار خواهد گرفت. شاید به همین خاطر از چند روز قبل به بهانه هاى مختلف مصاحبه مى کند تا در صورت شکست خوردن برابر پرسپولیس بتواند این ناکامى را توجیه کند.به هر حال پرسپولیس و ابومسلم در اولین دیدار دور برگشت روز پنجشنبه در ورزشگاه آزادى تهران به مصاف هم خواهند رفت و در این میان دوئل بدون درگیرى خداداد عزیزى و مصطفى دنیزلى بر روى ۲ نیمکت نیز در نوع خود جالب توجه خواهد بود.