سفرنامه آزادی

دیروز به اتفاق حفره اعظم و صادق پرفسور و سعید تپل رفتیم استادیم آزادی واسه دیدن بازی پرسپولیس و پاس ...... اگه بخوام بازی دیروز رو با یک کلمه تعریف کنم باید بگم : مزخرف....
از یه طرف بازی گند پرسپولیسیا اعصابمونو خط خطی کرده بود و از طرف دیگه این حفره اعظم رو خط اعصابمون همش اسکی میکرد.........
نامرد عینهو آفتابپرست رنگ عوض کرده بود و اومده بود تو جایگاه پرسپولیسیا و با شدت و حرارت  میگفت : پرسپولیس......................سرور استقلاله..............
جوری که من به حفره بودنش و اس اس پرستیش ناخود آگاه شک کردم ...............بی انصافانگار نه انگار قاطی پرسپولیسیا نشسته ......البته خوب احتمالا از ترسشم بوده ...چون هروقت احساس میکردم  داره جنس خراب حالت ضد پرسپولیسیش گل میکنه میگفتم این بابا استقلالیه و طفل معصوم میرفت تو کما....
در ضمن اگه حفره اعظم رو جائی دعوتش کردین هرچی بهش میخواین بدین بخوره  اشکالی نداره ..... فقط تخمه بهش ندین چون اصلا جنبه تخمه خوردن رو نداره..
اول که رفتیم تو.......گفتیم یه پرسپولیسی هیچ وقت نمیذاره به رفقاش سخت بگذره درنتیجه در یک اقدام متهورانه سعید تپل کلی تخمه خرید و شرمندمون کرد.. در این مورد حفره اعظم هیچ حرکتی از خودش بروز نداد !!!........منم که جو  معرفت و از خودگذشتگی بدجوری گرفته بودتم ( مثل احمقا ۴۰۰۰ تومن پیاده شدم...) رفتم و بلیط گرفتم....( این جا هم حفره اعظم هیچ حرکتی دال بر معرفت و یا از خود گذشتگی .....و غیره.... از خودش نشون نداد...)........همین جور رفتیم تا رسیدیم سر دو راهی.....از دوستان نیروی انتظامی که اونجا بودن پرسیدیم....خونه خاله کدوم وره..؟؟؟؟ نه یعنی ...پرسیدم جایگاه کدوم وره .........اونم گفت : پرسپولیسیا اینوره......استقلالیها اونور..............اینجابود که حفره اعظم ماهیت خودش رو بروز داد و با بیشرمی میخواست به سمت جایگاه اس اس ها بره که با یک عملیات متهورانه وی را خلع سلاح کرده و کت بسته به سمت جایگاه پرسپولیسیا بردیم.....
آقا چه خبربود.......حیف این همه تماشاچی که واسه دیدن بازی اومده بودن....ولی دمشون گرم....این حفره بیچاره هم که هیچ وقت میون این همه تماشاچی نیومده بود ..دو دستی دست منو گرفته بود که خدای ناکرده کسی نفهمه استقلالیه.....چون اونوقت خونش گردن خودش بود.........
آقا نشستیم و بازی شروع شد......بعد از حدود ۲۰ یا ۲۵ دقیقه که از بازی گذشت و معلوم شد امروز قراره پرسپولیسا گند بزنن.......در و گهر ها بود که نصیب غمخوار رو بگویچ میشد..................
جناب مرادی لنگ دراز هم که با اون داوریش گند بازی رو بیشترش کرد....... این ابوالقاسمک ...با مشت گذاشت تو صورت ساشا بیچاره ...جناب داور ککشم نگزید........و خطاهای زیادی بود که به راحتی از بغلشون گذشت.........................خلاصه اساسا خراب کردیم.....علی دائی هم که فقط مراقب ساق هاش بود.......
یه مطلب دیگه اینکه از اول بازی حفره اعظم با آب و تاب از دعوای کاظمیان با بگویچ میگفت....ولی وقتی اومد تو بازی طفلی اساسی کنف شد......................
خوب بقیش باشه واسه بعد.......................................